دانشگاه صنعتی شریف (پژوهشکده سیاستگذاری)
ناشر: پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریفسیاست نامه علم و فناوری2476-722008320181122Lead articleسرمقاله (سخن سردبیر) - چرخۀ معیوب پرورش نیروی علمی در دانشگاهها5621401FAابراهیم سوزنچی کاشانیهیئت علمی دانشگاه صنعتی شریفJournal Article20190505سرمقاله (سخن سردبیر) - چرخۀ معیوب پرورش نیروی علمی در دانشگاههادانشگاه صنعتی شریف (پژوهشکده سیاستگذاری)
ناشر: پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریفسیاست نامه علم و فناوری2476-722008320181122Explaining the reasons for emerging tech startups in the upstream oil industry and their specific challengesتبیین علل ظهور استارت آپ های فناورانه در حوزۀ بالادستیِ صنعت نفت و چالش های اختصاصی آن ها72021103FAرضا بندریاناستادیار گروه توسعۀ کسب و کار، دپارتمان مدیریت فناوری، پژوهشگاه صنعت نفت0000-0002-5313-4876Journal Article20180630In the 1990s, wWith the diminution of the role of international oil companies in technology development in the upstream oil industry, oilfield services companies are responsible for identifying and providing the technological needs of the upstream oil industry. Given the high risk and cost of developing and commercializing technologies with radical innovations, leading oilfield services companies are pursuing incremental innovations that have led to the emergence of tech startups to the upstream oil industry with the mission of carrying out often radical innovations. <br />Nowadays, the edge of technology in many of the technological areas of the upstream oil industry is in the hand of a large number of small knowledge-based companies, most of which are often based on successful tech-startups. In the future, startups as the arm of the development of radical technologies in the upstream oil industry are highly regarded by the managers of innovative firms in the upstream oil industry.<br />Based on this, after reviewing the trend of changes in the approaches and the role of upstream oil industry players in technology development, this paper outline the role of tech startups as innovation engines in the upstream oil industry and their specific challenges are discussed in this area.<strong>چکیده</strong>
در دهۀ 1990، با کمرنگشدن نقش شرکتهای بینالمللی نفت در توسعۀ فناوری در حوزۀ بالادستی صنعت نفت، شرکتهای خدمات میدانهای نفتی مسئولیت شناسایی و تأمین نیازهای فناورانۀ حوزۀ بالادستی صنعت نفت را عهدهدار شدند. با توجه به ریسک و هزینۀ بالای توسعه و تجاریسازی فناوریهای دارای نوآوری بنیادی، شرکتهای خدمات میادین نفتی پیشرو به نوآوریهای تدریجی روی آوردند. این امر زمینه را برای ورود استارتآپهای فناورانه[1] به حوزۀ بالادستی صنعت نفت، با هدف دستیابی به نوآوریهای غالباً بنیادی، فراهم کرده است. هماکنون لبۀ فناوری، در بسیاری از حوزههای فناورانۀ بالادستی صنعت نفت، در اختیار تعداد زیادی از شرکتهای کوچک دانشبنیان است که شکلگیری اغلب آنها بر مبنای استارتآپهای فناورانۀ موفق بوده است. استارتآپها، بهمنزلۀ بازوی توسعۀ فناوریهای بنیادی در حوزۀ بالادستی صنعت نفت، در آینده توجه بیشازپیش مدیران شرکتهای فعال در حوزۀ بالادستی صنعت نفت را به خود جلب خواهند کرد.
در این مقاله، پس از مروری بر روند تحول رویکردها و نقش بازیگران حوزۀ بالادستی صنعت نفت در توسعۀ فناوری، به نقش استارتآپهای بخش فناوری بهمنزلۀ محرکهای نوآوری در حوزۀ بالادستی صنعت نفت پرداخته و به چالشهای اختصاصی آنها در این حوزه اشاره خواهد شد.دانشگاه صنعتی شریف (پژوهشکده سیاستگذاری)
ناشر: پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریفسیاست نامه علم و فناوری2476-722008320181122Explaining Vertical-Selective Policies in Export Policy of Iranتبیین سیاست های عمودی - گزینشی در سیاست گذاری بخش صادرات ایران213221310FAحامد فرهمند معیندانشجوی دکتری علوم اقتصادی دانشگاه پیام نور تهران، پژوهشگر پژوهشکدۀ مطالعات فناوری ریاست جمهوریJournal Article20181009The experience of industrial countries shows that over time, a country attempts to industrialize the ladder ladder as soon as possible, comparing the comparative advantage, that is from the state of the commodities of primary goods and goods that are dependent on natural resources, to the exporter of goods Which are affiliated with the workforce. In the next step, it will become an exporter of IT products and eventually become exporter of knowledgeable goods.<br />This is despite the fact that Iran, given the high potential of highly skilled manpower, does not have much to contribute to the export of high tech products and know-how, or in other words, it has a comparative advantage in the lower steps. Therefore, the presence of Iran in the field of high-tech industries requires proper planning, adopting appropriate supportive policies, and in one word, requires a vertical-selective policy in accordance with different time horizons.<br />Vertical-selective policies are a set of measures in the short, medium, and long-term horizons of export goods and major export destinations. Therefore, the country must have measures that can be used to grow its currency and its continuity, what goods to export to and which countries there are, or whether there are problems or problems and obstacles to their realization.تجربۀ کشورهای موفق صنعتی و تازه صنعتی نشان می دهد که برای صنعتی شدن باید پله های نردبان مزیت نسبی به سرعت طی شود؛ یعنی هر کشور، در وهلۀ نخست، از صادرکنندۀ کالاهای اولیه و وابسته به منابع طبیعی به صادرکنندۀ کالاهای وابسته به نیروی کارِ با دانش بالا تغییر وضعیت یابد. سپس به صادرکنندۀ کالاهای فناوری محور و درنهایت به صادرکنندۀ کالاهای دانش محور مبدل شود. ایران، با توجه به پتانسیل فراوانی که در نیروی انسانیِ با مهارت زیاد دارد، سهم چندان زیادی در صادرات کالاهای با فناوری بالا و دانش محور ندارد؛ به عبارتی در پله های پایینی مزیت نسبی قرار گرفته است. لذا حضور ایران در عرصۀ صنایعِ با فناوری بالا نیازمند برنامه ریزی مناسب و اتخاذ سیاست های حمایتی متناسب با آن و در یک کلمه نیازمند سیاست گذاری عمودی - گزینشی با توجه به افق های زمانی مختلف است. بر اساس بررسی های صورت گرفته در این مقاله دربارۀ وضعیت ایران از منظر شاخص مزیت نسبی آشکارشده، ایران در مرحلۀ گذار از پلۀ اول (صادرات محصولات خام) به پلۀ دوم (صادرات محصولات با فناوری پایین) مزیت نسبی است. البته نه تنها این مرحلۀ گذار تقویت نشده، بلکه سهم کالاهای پلۀ اول به نسبت صادرات کالاهای پلۀ دوم درحال افزایش است. بنابر این بررسی، این نتیجۀ مهم به دست می آید که در ایران نباید کورکورانه به دنبال سیاست گذاری عمودی در صنایع با فناوری بالا بود، بلکه، با توجه به جایگاه ایران در پله های مزیت نسبی، سیاست گذاران باید بر ارتقای ایران از پلۀ اول به پلۀ دوم و استقرار مستحکم در این پله تمرکز داشته باشند. این نکته توجه به پله های بعدی مزیت نسبی را نفی نمی کند و سیاست گذاری عمودی و افقی برای دستیابی به صنایع با فناوری بالا را الزامی می داند. در این مقاله، با توجه به جایگاه ایران در پله های مزیت نسبی، چارچوبی کلان برای سیاست گذاری پویای صنعتی ارائه می شود که ضمن توجه به افق کوتاه مدت و سیاست های لازم در آن، برای جلوگیری از روند عقب برندۀ موجود از پلۀ دوم به پلۀ اول مزیت نسبی، سیاست گذاری میان مدت برای تقویت جایگاه ایران در پلۀ دوم مزیت نسبی و سیاست گذاری بلندمدت برای ارتقا در پله های مزیت نسبی نیز مدنظر قرار می گیرد. در تمامی این افق های زمانی، سیاست گذاری مبتنی بر سیاست گذاری عمودی و افقی است، به گونه ای که سهم سیاست گذاری عمودی در افق های کوتاه مدت و میان مدت بیشتر است و سیاست های افقی غالباً برای دورۀ بلندمدت به کار می رود.دانشگاه صنعتی شریف (پژوهشکده سیاستگذاری)
ناشر: پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریفسیاست نامه علم و فناوری2476-722008320181122Genealogy of Strategic Management Journals in Iran and the Worldتبارشناسی مجلات مدیریت راهبردی در ایران و جهان334921311FAوحید خاشعی ورنامخواستیدانشیار مدیریت بازرگانی دانشگاه علامه طباطبائی تهرانسیدامیرحسین طیبی ابوالحسنیدانشجوی دکتری مدیریت بازرگانی دانشگاه علامه طباطبائی تهران0000-0002-6743-4976شیرین اسدی خانقاهکارشناس ارشد مدیریت دولتی پردیس فارابی دانشگاه تهرانJournal Article20190101Scientific journals are regarded as one of the channels for establishing scientific communication among actors in scientific activities. The scientific journal is a publication for the people of science that the features of such journals are important in modernity and the presentation of its content meanwhile, one of the important activities of researchers is the recognition of specialized journals in their field. The purpose of this article is to introduce the most important internal and external journals in the field of strategic management. Therefore, with the approach of library research methodology, the main journals of this field have been identified and introduced with the help of scientific databases and internal and external information sources. The results show that 28 internal journals and 45 foreign journals are the most important strategic management journals, with detailed functional results detailed in the paper.مجلات علمی-پژوهشی یکی از راه های برقراری ارتباطات علمی میان دست اندرکاران فعالیت های علمی به شمار می روند. مجلۀ علمی نشریه ای برای اهل علم با ویژگی نوین بودن مباحث مهم و روشمند بودن ارائۀ مطالب است. یکی از وظایف مهم پژوهشگران شناخت مجلات تخصصی حوزۀ فعالیتشان است. هدف از نگارش این مقاله معرفی مهمترین مجلات داخلی و خارجی حوزۀ مدیریت راهبردی است. از این رو تلاش شده، با روش پژوهش منابع کتابخانه ای، مجلات مهم این حوزه به کمک پایگاه های علمی و منابع اطلاعاتی برخط داخلی و خارجی شناسایی و معرفی شوند. بنابر نتایج پژوهش، 28 مجلۀ داخلی و 45 مجلۀ خارجی مهم ترین مجلات مدیریت راهبردی اند که نتایج عملکرد آن ها به تفصیل در مقاله آمده است.دانشگاه صنعتی شریف (پژوهشکده سیاستگذاری)
ناشر: پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریفسیاست نامه علم و فناوری2476-722008320181122What factors impact strategy of innovation acquisition?شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر در انتخاب راهبرد اکتساب نوآوری516121360FAمحمد مهدی سعیدیاندانشجوی کارشناسی ارشد MBA دانشگاه تهرانمهدی کیامهراستادیار دانشکدۀ مدیریت دانشگاه صنعتی شریفمیثم شهبازیاستادیار دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، پردیس فارابیJournal Article20181226Firms are increasingly moving towards acquiring innovations from external sources in order to remain innovative and make economic profits. These firms use a variety of strategies in sourcing innovation from outside, including outsourcing, joint ventures, licensing and open innovation. This paper investigates the factors that influence the decision of firms in selecting among various available strategies for acquiring innovation.نوآوری در بخشهای گوناگون شرکتها و سازمانها به یکی از عوامل اصلی موفقیت تبدیل شده است. طی دهههای اخیر، با توجه به رشد نوآوری در دنیا و صنایع گوناگون، همچنین گسترش همهجانبۀ علوم، مدیران شرکتها و سازمانها دیگر قادر نیستند، چه ازلحاظ منابع انسانی و چه ازلحاظ منابع مالی و غیرمالی، صرفاً در مراکز تحقیق و توسعۀ داخلی به همه یا بخش زیادی از پیشرفتهای نوآورانۀ روز در صنعت دست یابند؛ بنابراین، ناگزیرند برای بقا، حفظ سودآوری و عقبنماندن از روندهای نوآوری، با راهبردهای گوناگون، نوآوریهای موردنظرشان را ازطریق منابع خارجی کسب کنند.
مدیران شرکتهایی که قصد اکتساب نوآوری دارند از راهبردهای گوناگونی اعم از مالکیت، همکاری مشترک، برونسپاری، اخذ مجوز و نوآوری باز استفاده میکنند و هریک از این راهبردها را به تأثیر از دستههای متعددی از عواملی انتخاب میکنند همچون عوامل سازمانی، منبع نوآوری، فرایند اکتساب، عوامل مربوط به نوآوری، و عوامل محیطی. هریک از این دستهها خود مجموعهای از عوامل را دربر دارند.
در این پژوهش، با مطالعۀ پژوهشهای پیشین، به بررسی راهبردهای اکتساب نوآوری، شناسایی عوامل مؤثر در اکتساب نوآوری و تحلیل این عوامل پرداخته شده است.دانشگاه صنعتی شریف (پژوهشکده سیاستگذاری)
ناشر: پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریفسیاست نامه علم و فناوری2476-722008320181122Knowledge flow approach and its role in enterprise entrepreneurshipرویکرد جریان دانش و نقش آن در کارآفرینی سازمانی637521361FAمحمدرضا زاهدیاستادیار دانشگاه صنعتی مالک اشترسکینه جوادی کمنیدانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه علم و صنعتJournal Article20190121The flow of knowledge is the continuous observation of strategy, process, and technology that is used to acquire, select, organize, decide, and apply specialties and vital information for businesses to improve the quality of decision making and business. Entrepreneurship in today's organizations requires creativity and innovation, and organizations in most developed countries are moving from bureaucratic to organizational entrepreneurship. The main purpose of this study was to investigate the knowledge flow approach and its role in organizational entrepreneurship. The research method is a review of library documents. The results of the research showed that the study of existing models in the flow of knowledge revealed that the flow of knowledge in order to develop the organization's needs for entrepreneurial needs is the appropriate ideas of the organization. Also from the perspective of organizational entrepreneurship models, it became clear that the main channel of influencing the flow of knowledge on organizational entrepreneurship is the development of knowledge in the organization and the development of ideas, inventions and discoveries. Finally, it was suggested that research and development departments in organizations and companies be established to increase the capacity for developing knowledge and create new approaches in the knowledge of the organization.جریانِ دانش رصد مستمر راهبرد و فناوری است که به منظور کسب، انتخاب، سازمان دهی و به کارگیری تخصص ها و اطلاعاتِ حیاتی برای کسب و کار درجهت بهبود کیفیت تصمیم گیری و کسب وکار استفاده می شود. کارآفرینی در سازمان های امروزی مستلزم ایجاد خلاقیت و نوآوری است و در بیشتر کشورهای توسعه یافته سازمان ها از دیوان سالاری (بوروکراسی) به وضعیت کارآفرینی سازمانی درحال انتقال اند. هدف اصلی از این پژوهش بررسی رویکرد جریانِ دانش و نقش آن در کارآفرینی سازمانی است. روش تحقیق مرور اسناد و مدارک کتابخانه ای است. نتایج تحقیق و بررسی مدل های موجود در زمینۀ جریان دانش نشان می دهد که جریانِ دانش بستری برای تأمین نیاز کارآفرینانۀ سازمان و پرورش ایده های مناسب سازمان است. همچنین از منظر مدل های کارآفرینی سازمانی مشخص شده که مجرای اصلی تأثیرگذاری جریان دانش بر کارآفرینی سازمانی توسعۀ دانش در سازمان و توسعۀ ایده ها و اختراعات و اکتشافات است. درنهایت پیشنهاد می شود، برای افزایش توان توسعۀ دانش و ایجاد رویکردهای جدید در جریان دانشِ سازمان، بخش های تحقیق و توسعه در سازمان ها و شرکت ها تأسیس شود.دانشگاه صنعتی شریف (پژوهشکده سیاستگذاری)
ناشر: پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریفسیاست نامه علم و فناوری2476-722008320181122The Most Important Applications of Internet of Things in Yazd Administrative Systemمهمترین کاربردهای اینترنت اشیا در نظام اداری یزد778921355FAحمیده شکاریاستادیار گروه مدیریت دولتی، دانشگاه پیام نور تهران0000-0002-8003-0765کاظم درندکارشناسی ارشد مدیریت دولتی، دانشگاه پیام نورJournal Article20190226The purpose of this study is investigating the capabilities of Internet of Things usage in administrative system of Yazd province. This research is an applied and descriptive study. In this research, by studying literature, IOT 's applications were identified in the administrative system. Then using Delphi panel including 15 experts, a consensus was reached on 36 applications. These applications were the basis of the questionnaire. The statistical population of the research was all experts of ICT in Yazd province including 120 experts. We sent questionnaires to all the members. Data analysis was done using SPSS 20 software. Nine factors were extracted from exploratory factor analysis, namely: improving and making processes smart, improving the quality of working life, improving supervision, saving energy and costs, reducing corruption, improving the quality of services provided, improving the enterprise resources information system, increasing the accuracy of services and improving productivity. These nine factors account for a total of 70.257% of variance of the IOT. The results of Friedman test showed that among nine factors, the factor of improving and making processes smart is the most important factor.هدف از تحقیق حاضر شناسایی قابلیت های کاربرد اینترنت اشیا به منزلۀ یکی از نمادهای فناوریِ ارتباطیِ پیشرفته در گسترۀ نظام اداری یزد است؛ بنابراین، ابتدا با مرور مبانی نظری تحقیق، مهمترین کاربردهای اینترنت اشیا استخراج و سپس، با تشکیل پنل دلفی شامل پانزده خبره و دو دور اجرای فن دلفی، در مورد این کاربردها اجماع حاصل شد. تعداد 36 قابلیت کاربرد به دست آمده مبنای تهیۀ پرسش نامه قرار گرفت. پرسش نامۀ طرح شده بین جامعۀ آماری تحقیق توزیع شد که شامل کلیۀ مدیران و کارشناسان فناوری اطلاعات و ارتباطات دستگاه های اجرایی استان یزد است. به علت کوچک بودن جامعه، نمونه گیری انجام نشد. داده ها با نرم افزار SPSS 20 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی حاکی از استخراج نُه کاربرد اصلی برای اینترنت اشیا در نظام اداری استان یزد است، شامل بهبودبخشی به فرایندها و هوشمندسازی آن ها، ارتقادهی به کیفیت زندگی کاری، بهبودبخشی به نظارت، صرفه جویی در انرژی و هزینه، کاهش دادن فساد اداری، ارتقادهی به کیفیت خدمات، بهبودبخشی به نظام اطلاعات منابع سازمانی، افزودن به دقت در خدمت رسانی و نهایتاً ارتقادهی به بهره وری. این نُه عامل درمجموع 70/257 درصد از تغییرپذیری متغیر اینترنت اشیا را تبیین می کنند. نتایج آزمون فریدمن نشان داد که کاربرد بهبودبخشی به فرایندها و هوشمندسازی آن ها بیشترین اهمیت را در میان عوامل دارد.